در مطالعهای که اخیراً منتشر شده است، دانشمندان مدولاسیونهای حسی،حرکتی را که ممکن است به افزایش شدت وزوز گوش ناشی از چرت زدن در بیماران کمک کند، مشخص کردهاند. به گزارش رسانه اخبار پزشکی مدنا، وزوز گوش که حدود ۱۴ درصد از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار میدهد، یک وضعیت پزشکی است که به […]
در مطالعهای که اخیراً منتشر شده است، دانشمندان مدولاسیونهای حسی،حرکتی را که ممکن است به افزایش شدت وزوز گوش ناشی از چرت زدن در بیماران کمک کند، مشخص کردهاند.
به گزارش رسانه اخبار پزشکی مدنا، وزوز گوش که حدود ۱۴ درصد از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار میدهد، یک وضعیت پزشکی است که به عنوان آگاهی آگاهانه از یک صدای ملودیک یا مرکب تعریف میشود که هیچ منبع صوتی خارجی متناظر قابل شناسایی برای آن وجود ندارد. بیماران مبتلا به وزوز گوش معمولاً صدای زنگ زدن یا وزوز مداوم یا گذرا را در یک یا هر دو گوش میشنوند.
عوامل مختلفی ممکن است در درک وزوز گوش نقش داشته باشند، از جمله عوامل حسی حرکتی، استرس، صدا، مصرف غذای خاص و تغییرات فشار اتمسفر. یکی دیگر از تعدیلکنندههای مهم خواب چرت زدن است که توسط حدود ۳۳ درصد از همه بیماران مبتلا به وزوز گوش گزارش میشود. در واقع، بسیاری از بیماران مبتلا به وزوز گوش گزارش میدهند که پس از چرت زدن افزایش شدت وزوز گوش را تجربه میکنند.
تحقیقات قبلی نشان میدهد که مدولاسیونهای حسی،حرکتی وزوز گوش ممکن است به تغییرات ناشی از چرت زدن در شدت وزوز گوش کمک کند که ممکن است به رویدادهای فیزیولوژیکی مختلفی نسبت داده شود. به عنوان مثال، بروکسیسم در طول چرت زدن، که به معنی ساییدن، غرغر کردن یا دندان قروچه است، میتواند عصب سه قلو را تحریک کند و در نتیجه پس از بیدار شدن، مدولاسیون حسی-حرکتی وزوز گوش را القا کند.
خوابیدن در وضعیتهای شیبدار برای مدت طولانی میتواند تون عضلانی گردنی و جوندهای را تعدیل کند، که منبع دیگری از مدولاسیون حسی،حرکتی وزوز گوش است. خرخر و آپنه خواب نیز ممکن است با ایجاد اختلال عملکرد عضله تنسور ولی پالاتینی به مدولاسیون وزوز گوش ناشی از چرت زدن کمک کند.
در مطالعه حاضر، محققان بررسی میکنند که آیا افزایش ناشی از چرت زدن در درک وزوز گوش به دلیل مدولاسیونهای حسی،حرکتی و نقش سیستمهای عصبی مرکزی یا خودمختار در این الگوها است یا خیر. به همین منظور، ۳۷ بیمار مبتلا به وزوز گوش که افزایش مکرر وزوز گوش پس از چرت زدن را گزارش کرده بودند، در این مطالعه شرکت کردند.
همه شرکتکنندگان در مطالعه شش تلاش برای چرت زدن را در طول دو روز انجام دادند که در طول آن تحت معاینات پلیسومنوگرافی قرار گرفتند. آزمایشهای شنواییسنجی و حرکتی قبل و بعد از هر تلاش برای چرت زدن انجام شد. شرکتکنندگان در هر روز سه چرت تلاش کردند. در هر دو روز، اولین چرت ساعت ۱۱ صبح شروع شد، به دنبال آن چرت دوم و سوم به ترتیب ساعت ۲ بعدازظهر و ۴ بعدازظهر بود.
در این مطالعه ۱۹۷ چرت ثبت و تجزیه و تحلیل شد و پس از هر چرت افزایش قابل توجهی در شدت وزوز گوش مشاهده شد. با این حال، کاهش ۲۳ درصدی در شدت وزوز گوش پس از برخی تلاشهای چرت زدن مشاهده شد. کاهش قابل توجهی در شدت وزوز گوش در هر دو استراحت اول و دوم مطالعه مشاهده شد. در استراحت اول، شرکتکنندگان ناهار خوردند، در حالی که در استراحت دوم هیچ گونه مصرف غذایی صورت نگرفت. این یافته نشان میدهد که مصرف غذا با افزایش شدت وزوز گوش ارتباطی ندارد.
از بین مراحل مختلف خواب، خواب سبک و عمیق به ترتیب در ۸۵% و ۷% از تلاشهای چرت زدن مشاهده شد. خواب REM در هیچ یک از تلاشهای چرت زدن مشاهده نشد. یک ارتباط مثبت معنیدار بین مدت زمان خواب سبک و عمیق و شدت وزوز گوش مشاهده شد. با این حال، هیچ ارتباط معنیداری بین مدت زمان کل چرت زدن و شدت وزوز گوش مشاهده نشد.
ارتباط مثبت معنیداری بین مدت زمان خرخر و شدت وزوز گوش و بین شدت صدای خرخر و تهاجمی بودن وزوز گوش مشاهده شد. به همین ترتیب، ارتباط مثبت معنیداری بین تعداد اپیزودهای آپنه و هیپونئ در طول خواب و تهاجمی بودن وزوز گوش مشاهده شد؛ با این حال، این ارتباط برای شدت وزوز گوش مشاهده نشد. به طور کلی، ارتباط مثبت معنیداری بین مدت زمان کل خرخر و آپنه خواب در طول چرت زدن با شدت و تهاجمی بودن وزوز گوش مشاهده شد. هیچ تأثیر معنیداری از موقعیت چرت زدن و بروکسیسم در طول چرت زدن بر شدت یا تهاجمی بودن وزوز گوش مشاهده نشد.
مطالعه حاضر اولین مطالعهای است که افزایش ناشی از چرت زدن در شدت وزوز گوش را در یک محیط بالینی کنترل شده نشان میدهد و کمی میکند. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که خرخر و آپنه در طول چرت زدن میتواند اثر منفی چرت زدن بر شدت و تهاجمی بودن وزوز گوش را بیشتر کند، بنابراین نشان میدهد که عضله تنسور ولی پالاتینی در فرآیند تعدیل نقش دارد. مهمتر از آن، مدولاسیون وزوز گوش مرتبط با چرت زدن موقتی است و کاهش قابل توجهی در شدت وزوز گوش میتواند بین چرتها تجربه شود.
چرت زدن میتواند به طور قابل توجهی اندازهگیریهای فرکانس رزونانس طرف مقابل و طرف مقابل را کاهش دهد که میتواند به دلیل اثر باقیمانده افزایش فشار گوش میانی در طول خواب باشد. با این حال، مطالعه حاضر هیچ ارتباطی بین کاهش فرکانس رزونانس و مدولاسیون وزوز گوش ناشی از چرت زدن مشاهده نکرد.
محققان هیچ ارتباطی بین وزوز گوش ناشی از چرت زدن و مدولاسیون حسی حرکتی شامل مفصل تمپورومندیبولار و نواحی گردنی مشاهده نکردند. ممکن است مدولاسیون وزوز گوش ناشی از چرت زدن یک شکل پنهان از مدولاسیون حسی-حرکتی باشد، زیرا رویدادهای خرخر و آپنه خواب اغلب با اختلال عملکرد عضله تنسور ولی پالاتینی مرتبط هستند.
دیدگاهتان را بنویسید