طبق مجموعهای از مطالعات اخیر به رهبری یک جغرافیدان دانشگاه یوتا گسترش شهری نه تنها نامطلوب است، بلکه میتواند تحرک بین نسلی را برای ساکنان کمدرآمد مختل کند و نابرابری نژادی را تقویت کند. به گزارش رسانه اخبار پزشکی مدنا، یکی از تجزیه و تحلیلهای دادههای سرشماری سطح تراکت که با همکاری یک دانشجوی سابق […]
طبق مجموعهای از مطالعات اخیر به رهبری یک جغرافیدان دانشگاه یوتا گسترش شهری نه تنها نامطلوب است، بلکه میتواند تحرک بین نسلی را برای ساکنان کمدرآمد مختل کند و نابرابری نژادی را تقویت کند.
به گزارش رسانه اخبار پزشکی مدنا، یکی از تجزیه و تحلیلهای دادههای سرشماری سطح تراکت که با همکاری یک دانشجوی سابق فارغالتحصیل اقتصاد در دانشکده علوم اجتماعی و رفتاری U انجام شد، نشان داد که افرادی که در محلههای با گسترش زیاد بزرگ شدهاند، پتانسیل درآمدی کمتری نسبت به کسانی که در محلههای متراکمتر رشد کردهاند، دارند.
کلسی کارلستون، استادیار اقتصاد دانشگاه گونزگا میگوید: «برای بزرگسالان دسترسی به مشاغل در محلههای پراکندهتر دشوارتر است. اگر بتوانیم درک کنیم که چگونه تعاملات کودکان با محلههای خود با فرصتهای اقتصادی آنها مرتبط است، میتوانیم برخی از سیاستهای هدفمند را برای کمک به کودکان فقیر برای خارج شدن از فقر و بهبود وضعیت آنها تدوین کنیم.»
سه مطالعه جدید وی بر کار قبلی رهبری شده توسط رید ایوینگ، استاد برنامهریزی شهری و کلانشهر یوتا، استوار است که تحقیقات او اثرات نامطلوب گسترش شهری را بررسی میکند و ویژگیهای تابآوری شهری را شناسایی میکند. ایوینگ و همکارانش، از جمله وی، نشان دادند که چگونه گسترش در سطح شهر میتواند خانوادهها را در چرخههای فقر بین نسلی محبوس کند.
تحقیقات جدید با تجزیه و تحلیل اطلاعات جمعیتی در مورد ۷۱۴۴۳ تراکت تحت پوشش سرشماری ایالات متحده، به سطح دقیقتری میرسد. چنین تراکتهایی دارای ۸۰۰۰ یا کمتر ساکن هستند و دادههای سرشماری به دانشمندان اجتماعی اجازه میدهد تا تفاوتهای محلی در نرخ فقر، سطح درآمد، ویژگیهای قومی، سطح تحصیلات و سایر ویژگیها را برای مناطق جغرافیایی زیر شهرستان بررسی کنند.
مطالعات، گسترش شهری را به عنوان محیطهای شهری تعریف میکنند که دارای دسترسی کم، سطوح بالای سفر با خودرو و جداسازی شدید مناطق مسکونی، تجاری و کسبوکار هستند. به عبارت دیگر مکانهایی با دسترسی ضعیف خیابانهای پیادهرو و مسافتهای طولانی بین محل کار، مدارس، تفریح، خرید و خانه.
وی گفت: «یکی از یافتهها این است که شاخصهای معمولی شهر قابل سکونت مانند پیادهروی، توسعه چند منظوره و تعادل شغل و مسکن، تحرک بین نسلی را بهبود میبخشند.» با این حال، او هشدار داد که این ممکن است همیشه صادق نباشد، بسته به عوامل اقتصادی اجتماعی در حال بازی.
وی گفت: «ما دریافتیم که این نوع محلههای متراکم و چند منظوره با پیادهروی گاهی اوقات تحرک بین نسلی کمتری دارند زیرا دارای تراکم بالای خانوادههای کمدرآمد و خانوادههای تکوالدی و گاهی اوقات جمعیتهای اقلیت هستند. یافته کلی درست است، اما همچنین به این بستگی دارد که چه کسی در آنجا زندگی میکند و روابط اجتماعی در آن محلهها.»
در سطح شهر گسترش شهری با انسجام اجتماعی کمتر و جداسازی نژادی و درآمدی بیشتر مرتبط بوده است، علاوه بر تأثیرات منفی بر سلامت عمومی و محیط زیست. در سطح محله، که در مطالعات جدید مورد بررسی قرار گرفت، گسترش شهری با کاهش تعاملات اجتماعی و سرمایه اجتماعی مرتبط است.
وی و همکارانش به دادههای مشاهدهای گردآوری شده در مجموعه دادهای به نام Opportunity Atlas متکی بودند که به آنها امکان داد تا سوابق مالیاتی IRS بزرگسالان متولد شده بین ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۳ را با سوابق مالیاتی والدین آنها مطابقت دهند.
کارلستون گفت: «آتلانتای فرصتها دارای نتایج متوسط در سطح تراکت و سطح شهر برای کودکان با پیشینههای اقتصادی متفاوت است. ما میتوانیم ببینیم که چگونه عملکرد کودکان در مقایسه با والدین آنها و توزیع درآمد نسبی و اینکه آیا کودکان فرصت بهبود موقعیت خود را داشتند یا خیر. سپس متغیرهایی مانند درآمد، کیفیت مدرسه، جمعیتشناسی و سرمایه اجتماعی را کنترل میکنیم.»
این مجموعه داده چندین معیار تحرک بین نسلی را در سطوح تراکت، شهرستان و منطقه رفتوآمد ارائه میدهد. معیارهای آن شامل احتمال رفتن به زندان، نرخ تولد نوجوانان و رتبه درآمد است. دانشمندان تحرک بین نسلی را در محلهها و شهرهای پراکنده و غیر پراکنده مقایسه کردند.
کارلستون گفت: «اگر کسی در یک تراکت در گسترش ۱۰ درصد پایین رشد کرده باشد، بنابراین گسترش بسیار کمی دارد، در مقایسه با گسترش ۹۰ درصد، که گسترش بسیار بالایی است، درآمد سالانه مورد انتظار آنها ۲۸۶۴ دلار بیشتر بود، که تقریباً ۱۰ درصد یا چند درصد بود. امتیاز در رتبه بندی درآمد. با این حال، همین امر در مورد کودکان خانوادههای پر درآمد صدق نمیکند. در خانوادههای پر درآمد، کودکان در محلههای پراکنده عملکرد کمی بهتر داشتند.»
آنها حتی در شهرهای متراکم نیز دریافتند که محلههای پراکنده ارتباط قوی با تحرک پایین برای خانوادههای کمدرآمد دارند. کارلستون هشدار داد که تحقیقات جدید ارتباط علی بین گسترش و تحرک اجتماعی ضعیف را ثابت نمیکند. او گفت: «با این حال، این رابطه احتمالاً شامل تعدادی از مشکلات مرتبط با گسترش است. به عنوان مثال، مناطق پراکنده اغلب به شهرداریهای کوچکتر تقسیم میشوند، به این معنی که تعداد منابعی مانند مراکز اجتماعی و پارکها بیشتر به درآمد ساکنان فوری بستگی دارد.» به عبارت دیگر، ساکنان با درآمد بالاتر انگیزه دارند که در جایی زندگی کنند که الگوی توسعه برای جامعه بهترین نیست، بلکه برای خودشان بهترین است.
کارلستون گفت: «این بدان معناست که برنامهریزان و مقامات محلی شهر باید پیامدهای اجتماعی گستردهتر را در نظر بگیرند و الگوهای منطقهبندی و مقررات را انتخاب کنند که برای همه ساکنان بهترین باشد، به ویژه تلاش برای کاهش گسترش و افزایش توسعه پر کردن ممکن است تأثیر مثبتی طولانی مدت بر داشته باشد. فرصتهای اقتصادی کودکان.” “ما احتمالاً نمیتوانیم آتلانتا را به نیویورک تبدیل کنیم، اما میتوانیم محلهها را برای ساختن برای همه بسازیم. علاوه بر این، میتوانیم سعی کنیم اثرات منفی گسترش را با بهبود حمل و نقل و یافتن مکانیسمهایی برای گسترش بودجه در سراسر مناطق کلانشهر کاهش دهیم.»
دیدگاهتان را بنویسید