ژنتیک و رشد مغزی بر رفتارهای غذایی نوجوانان تاثیر دارد

در پژوهشی که به‌تازگی منتشر شده است، گروهی از محققان به بررسی مکانیسم‌های عصبی زیستی مرتبط با رفتارهای غذایی، خطر ژنتیکی چاقی و مسیرهای روان‌پزشکی و تکامل مغزی در نوجوانان پرداخته‌اند.

به گزارش رسانه اخبار پزشکی مدنا، اختلالات خوردن (EDs) از جمله بیماری‌های روان‌پزشکی جدی هستند که نرخ مرگ‌ومیر بالایی دارند و کیفیت زندگی افراد را به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهند. افزایش شیوع این اختلالات در دوران نوجوانی، لزوم شناسایی و مداخله زودهنگام را برجسته می‌کند.

عوامل خطری مانند خودکنترلی شناختی (CR)، خوردن احساسی (EE) و خوردن بی‌مهار (UE) با اختلالات خوردن، تصویر بدنی منفی، چاقی و شاخص توده بدنی (BMI) بالاتر مرتبط هستند. مطالعات ژنتیکی نشان داده‌اند که واریانت‌های مرتبط با چاقی بر این رفتارها تأثیر می‌گذارند. همچنین، یافته‌های عصبی-زیستی نشان می‌دهند که تکامل مغز و مشکلات روان‌پزشکی نظیر مشکلات درونی‌سازی (IP) و برونی‌سازی (EP) در افزایش خطر اختلالات خوردن نقش دارند.

این پژوهش با استفاده از داده‌های پروژه تصویربرداری ژنتیک (IMAGEN) انجام شده است. این پروژه، یک مطالعه طولی در زمینه ژنتیک و تصویربرداری عصبی نوجوانان از هشت مرکز در انگلستان، ایرلند، فرانسه و آلمان است. اطلاعات مربوط به مشکلات احساسی و رفتاری با استفاده از پرسشنامه توانایی‌ها و دشواری‌ها (SDQ) در سنین ۱۴، ۱۶، ۱۹ و ۲۳ سال جمع‌آوری شد. داده‌های تصویربرداری عصبی در سنین ۱۴ و ۲۳ سال و رفتارهای غذایی در سن ۲۳ سالگی با استفاده از پرسشنامه سه‌عاملی خوردن (TFEQ) مورد بررسی قرار گرفت.

در تحلیل نهایی، ۹۹۶ شرکت‌کننده با داده‌های کامل مورد بررسی قرار گرفتند. سه گروه رفتاری متمایز شناسایی شدند:

• خوردن سالم (HEs): امتیازات پایین در تمام مقیاس‌های TFEQ.
• خوردن محدودکننده (REs): بالاترین امتیازات در خودکنترلی شناختی.
• خوردن احساسی/بی‌مهار (E/UEs): بالاترین امتیازات در خوردن احساسی و بی‌مهار.

تحلیل‌ها نشان داد که گروه‌های RE و E/UE نسبت به HEs، BMI و نمرات ژنتیکی مرتبط با BMI بالاتری داشتند. همچنین، این گروه‌ها میزان بیشتری از مشکلات درونی‌سازی و برونی‌سازی را تجربه کردند. تحلیل‌های تصویربرداری عصبی نشان داد که گروه‌های RE و E/UE کاهش کمتری در حجم ماده خاکستری (GMV) مغز داشتند. این کاهش کمتر در مناطق مختلفی نظیر مخچه و قشر پیش‌پیشانی مشاهده شد.

این پژوهش نشان داد که الگوهای غذایی ناسالم در نوجوانان با عوامل ژنتیکی، تکامل مغزی و مشکلات روان‌پزشکی مرتبط است. یافته‌ها تأکید می‌کنند که ارتباط پیچیده‌ای بین ژنتیک، رشد عصبی و سلامت روان در شکل‌گیری رفتارهای غذایی نوجوانان وجود دارد. این نتایج می‌توانند به توسعه راهکارهای مداخله‌ای هدفمند برای پیشگیری و مدیریت اختلالات خوردن در دوران حساس نوجوانی کمک کنند.