فرانک ومپل، معاون ایمنی و بهداشت یک شرکت بزرگ ساخت و ساز، چند سال پیش با مشاهده دادههای تکاندهندهای به واقعیت تلخی پی برد که سالانه بیش از ۵ هزار کارگر مرد صنعت ساختوساز بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند؛ رقمی که پنج برابر تعداد مرگومیر ناشی از حوادث کاری در این […]
فرانک ومپل، معاون ایمنی و بهداشت یک شرکت بزرگ ساخت و ساز، چند سال پیش با مشاهده دادههای تکاندهندهای به واقعیت تلخی پی برد که سالانه بیش از ۵ هزار کارگر مرد صنعت ساختوساز بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند؛ رقمی که پنج برابر تعداد مرگومیر ناشی از حوادث کاری در این حوزه است. مطالعات نشان میدهند که نرخ خودکشی در میان مردان این صنعت بهطور قابلتوجهی بالاتر از میانگین جمعیت مردان عمومی است.
به گزارش رسانه اخبار پزشکی مدنا، ومپل این آمار را بحرانی بزرگ توصیف کرده و از آن زمان تلاشهایی را برای مقابله با این چالش آغاز کرده است. این شرکت آموزش کمکهای اولیه روانی برای سرپرستان حاضر در کارگاهها و توزیع اطلاعات مربوط به پیشگیری از خودکشی را در میان کارگران اجرا کرده است. این اقدامات بخشی از یک حرکت گستردهتر است که با حمایت اتحادیهها، موسسات تحقیقاتی و سازمانهای دولتی برای بهبود سلامت روانی کارگران صنعت ساختوساز هدایت میشود.
اجرای این برنامهها پیچیدهتر از اجرای استانداردهای ایمنی فیزیکی همچون استفاده از کلاه ایمنی و عینک محافظ است. برخی راهحلهای پیشنهادی، از جمله مرخصی با حقوق، با مقاومتهایی از سوی صنعت مواجه شدهاند که هزینههای آن را زیر سؤال میبرند. کارشناسان همواره نسبت به خطرات فیزیکی در این صنعت هشدار دادهاند. اما تنها در سالهای اخیر است که مخاطرات روانی و اجتماعی این شغل مورد توجه قرار گرفته است. مطالعات اخیر تصویری تاریک از اوضاع ارائه میدهند؛ از جمله نرخ بالای مصرف مواد مخدر، بهویژه اوپیوئیدها مانند هروئین و فنتانیل.
عوامل مختلفی صنعت ساختوساز را به محیطی پرخطر برای سلامت روان تبدیل میکنند؛ از جمله ساعات کاری طولانی، دوری از خانواده و دوستان، و ناامنی شغلی ناشی از ماهیت فصلی این صنعت. با اینکه برخی پیمانکاران بیمه درمانی و جبران خسارت ارائه میدهند، مرخصی با حقوق برای کارگران همچنان استاندارد نیست. این مسئله باعث میشود بسیاری از کارگران حتی با وجود آسیبدیدگی بدنی، بهسرعت به کار بازگردند. در نتیجه، برخی از آنها برای مدیریت درد به مصرف اوپیوئیدها روی آورده و در نهایت به مواد مخدر خیابانی وابسته میشوند.
یکی از بزرگترین چالشها، شکستن تابوها و عادیسازی گفتوگو درباره مسائل روانی است. در محیطهای مردانه این صنعت، صحبت درباره مشکلات عاطفی اغلب نشانهای از ضعف تلقی میشود. برخی سازمانها از ابزارهایی مانند برچسبهای کلاه ایمنی و کارتهای اطلاعرسانی برای آغاز گفتوگوها استفاده میکنند. برخی پیمانکاران جلسات آموزشی در محل برگزار میکنند و به کارگران درباره علائم مشکلات روانی و منابع در دسترس اطلاع میدهند. ابتکارات دیگری مانند استقرار مشاوران روانی در سایتهای ساختمانی و ایجاد اتاقهای استراحت نیز اجرا شده است.
یکی از مدلهای موفق در این زمینه، برنامهای به نام Mates است که در استرالیا آغاز شده است. این برنامه به آموزش افراد حاضر در محل کار، از جمله کارگران و سرپرستان، برای شناسایی و حمایت از همکاران در بحرانهای روانی میپردازد. تلاشهایی برای اجرای رسمی این مدل در آمریکا نیز در جریان است. ومپل تأکید میکند که سرمایهگذاری در برنامههای سلامت روانی و پیشگیری از خودکشی، نیروی کاری سالمتر و بهرهورتر ایجاد میکند و در نهایت به نفع اقتصاد صنعت خواهد بود.
دیدگاهتان را بنویسید