تأخیر بیشتر در REM با افزایش نشانگرهای بیماری آلزایمر (AD) مرتبط است، که نشاندهنده امکان شناسایی یک نشانگر تشخیصی جدید است. در یک مطالعه اخیر محققان رابطه بین ساختار خواب و نشانگرهای بیماری آلزایمر (AD) و زوال عقلهای مرتبط (ADRDs) را ارزیابی کردند. به گزارش رسانه اخبار پزشکی مدنا، اختلالات خواب در بیماران دمانس رایج هستند […]
تأخیر بیشتر در REM با افزایش نشانگرهای بیماری آلزایمر (AD) مرتبط است، که نشاندهنده امکان شناسایی یک نشانگر تشخیصی جدید است. در یک مطالعه اخیر محققان رابطه بین ساختار خواب و نشانگرهای بیماری آلزایمر (AD) و زوال عقلهای مرتبط (ADRDs) را ارزیابی کردند.
به گزارش رسانه اخبار پزشکی مدنا، اختلالات خواب در بیماران دمانس رایج هستند و به طور فزایندهای با نشانگرهای بیماری آلزایمر و زوال عقلهای مرتبط ارتباط دارند. شواهد نشان میدهند که کیفیت خواب، مدت زمان آن و خوابآلودگی بیش از حد در طول روز با تجمع آمیلوئید-β (Aβ) در بزرگسالان مسن مرتبط است.
یک مطالعه گزارش داد که اختلالات خواب با افزایش سطح Aβ در مغز، بهویژه در تالاموس و هیپوکامپ، که از نواحی مهم درگیر در پاتوژنز بیماری آلزایمر هستند، مرتبط است. خواب با امواج آهسته (SWS)، عمیقترین مرحله خواب، توجه زیادی را به خود جلب کرده است بهخاطر نقش آن در پاکسازی گلیمپاتیک (زائدات متابولیک) و تقویت حافظه.
کاهش SWS مربوط به سن، بهطور گزارششدهای با افزایش خطر ابتلا به زوال عقل همراه است. با این حال، اینکه کدام جنبههای خواب برای پاتوفیولوژی AD/ADRD بیشترین اهمیت را دارند همچنان موضوع بحث است. در مطالعه حاضر، محققان به بررسی ارتباطات بین ساختار خواب و نشانگرهای بیماری آلزایمر و زوال عقلهای مرتبط پرداختند. آنها افراد بالای ۵۰ سال را از واحد نورولوژی بیمارستان دوستی چین و ژاپن در چین جذب کردند.
افرادی که دچار اختلالات تنفسی یا حرکتی مرتبط با خواب بودند، از داروهای خوابآور یا آنتیسایکوتیک استفاده میکردند، بیماریهای نورودژنراتیو غیر از آلزایمر داشتند یا شرایط روانی غیر از اضطراب و افسردگی داشتند، از مطالعه کنار گذاشته شدند. شرکتکنندگان یک فرآیند تشخیصی جامع را گذراندند که شامل ارزیابی علائم، معاینات نورولوژیکی و فیزیکی، تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی، آزمایشهای شناختی و آزمایشهای آزمایشگاهی بود. نمونههای خون برای اندازهگیری نشانگرها جمعآوری شد.
نشانگرهای بیماری آلزایمر و زوال عقلهای مرتبط شامل وضعیت حامل APOE ε۴، فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF)، نوروفیلامنت سبک (NFL) و تاو فسفریلهشده (p-tau) در ترئونین ۱۸۱ (p-tau181) بودند. برای تعیین وضعیت APOE ε۴، واکنش زنجیرهای پلیمراز کمی فلورسانس در زمان واقعی انجام شد و وجود حداقل یک آلل ε۴ به عنوان APOE ε۴ مثبت در نظر گرفته شد.
تصویربرداری توموگرافی گسیل پوزیترون (PET) با استفاده از ۱۸F-florbetapir برای ارزیابی تجمع پلاکهای Aβ انجام شد. تمامی شرکتکنندگان تحت یک شب خوابسنجی پلیسومنوگرافی (PSG) قرار گرفتند. پارامترهای PSG شامل کارایی خواب (SE)، تأخیر در مرحله حرکت سریع چشم (REML)، زمان کل خواب (TST)، تأخیر در شروع خواب (SOL)، و درصد زمان صرفشده در مراحل غیر REM 1 (N1)، N2، N3 یا SWS و REM بود.
محققان از آزمونهای کای مربع و کرسکال والیس برای مقایسه تفاوتها در متغیرهای دستهای و پیوسته بین شرکتکنندگان با شناخت نرمال (NC)، اختلال شناختی خفیف (MCI) و بیماری آلزایمر (AD) استفاده کردند. تحلیلهای رگرسیون خطی تکمتغیره و چندمتغیره برای ارزیابی ارتباطات بین پارامترهای خواب و نشانگرها انجام شد. تحلیلها ابتدا برای جنسیت و سن تنظیم شدند و سپس برای وضعیت APOE ε۴، سیگار کشیدن، شاخص توده بدنی (BMI)، نمره آزمون وضعیت روانی عمومی (MMSE) و دیابت ملتیوس تنظیم شدند. ترتیلهای پارامتر خواب برای بررسی روابط غیرخطی بیشتر بررسی شدند.
این مطالعه ۱۲۸ نفر با میانگین سن ۷۰.۸ سال را جذب کرد. تمامی شرکتکنندگان از قوم هان چینی بودند، ۵۷ درصد از آنها زن بودند، ۶۴ نفر تشخیص بیماری آلزایمر داشتند، ۴۱ نفر دارای MCI و ۲۳ نفر دارای NC بودند. بیماران مبتلا به بیماری آلزایمر نسبت به افراد سالم (NC) درصد بالاتری از حاملین APOE ε۴ و نمرات MMSE پایینتری داشتند. افرادی که مبتلا به AD یا MCI بودند، درصد کمتری از SWS و تأخیر بیشتر در SOL و REML نسبت به افرادی که NC داشتند، نشان دادند، هرچند این تفاوتها از نظر آماری معنادار نبود. یک همبستگی معنادار بین REML و تجمع Aβ و BDNF وجود داشت.
شرکتکنندگانی که در بالاترین ترتیل REML قرار داشتند، سطوح p-tau181 بالاتری داشتند، BDNF کمتری داشتند و تجمع Aβ بیشتری داشتند نسبت به کسانی که در پایینترین ترتیل قرار داشتند. علاوه بر این، افرادی که در بالاترین ترتیل درصد REM قرار داشتند، کاهش قابل توجهی در p-tau181 داشتند. تحلیلهای تنظیمشده بر اساس جنسیت و سن یافتههای مشابهی را نشان دادند. در تحلیلهای اضافی، REML با p-tau181 بالاتر و BDNF پایینتر ارتباط معناداری داشت.
کاهش درصد SWS و REM با p-tau181 بالاتر ارتباط داشت. در تحلیلهای حساسیت، ارتباطات بین REML و BDNF و بار Aβ پس از تصحیح نرخ کشف اشتباه همچنان معنادار بود، در حالی که ارتباطات درصد پایینتر SWS و REM با سطوح بالاتر p-tau181 دیگر حفظ نشدند. علاوه بر این، ارتباطات REML با نشانگرهای بیماری آلزایمر و زوال عقلهای مرتبط مستقل از SOL، SE و TST بودند.
در مجموع، یافتهها نشاندهنده ارتباط تأخیر طولانی REML با بار بیشتر Aβ، کاهش BDNF و افزایش p-tau181 در بزرگسالان میانهسال و مسن در سراسر پیوستار بیماری آلزایمر هستند. این ارتباطات حتی پس از تنظیم برای عوامل مزاحم مختلف نیز معنادار باقی ماندند. با توجه به اینکه این تغییرات پاتولوژیک پیش از بروز علائم بالینی رخ میدهند، تأخیر طولانی REML میتواند بهعنوان یک نشانگر اولیه از تحلیل عصبی در نظر گرفته شود. مطالعات بیشتر برای ارزیابی اینکه آیا هدفگیری REML میتواند خطر بیماری آلزایمر و زوال عقلهای مرتبط را تغییر دهد، ضروری است.
دیدگاهتان را بنویسید